Monday, January 24, 2011

dedicated to You


Cloudy Now-Blackfield
.
In a violent place we can call our country
Is a mixed up man and I guess that's me
The sun's in the sky but the storm never seems to end
It's a place of sorrow but we call it a home
And the darkest thoughts, yeah I guess they're my own
There's wealth in the bank but there's nothing to show inside
.
In a special place that I call my life
The father was cruel and he lost his wife
But I don't see either cos I live across the street
It's a beautiful thing when it starts to rain
A man who drinks just to drown the pain
And I can't stop from dreaming there's something else
.
We are a fucked up generation
It's cloudy now
We gotta get out of here
It's cloudy now
.
listen

Thursday, January 20, 2011

ازقسمتی‌از‌یک‌شعر‌بلند‌تا‌نرسیده‌به‌آزادی

حال ِ راننده‌تاکسی‌‌ای رو
که
تو ماشینش هیچ مسافری نداره
نباید پرسید

Tuesday, January 18, 2011

+ اونجا الان شبه یا روز؟
- این‌جا؟ این‌جا شبه، همیشه شبه.

Wednesday, December 8, 2010

دیروز، امروز، فردا
از هیچ کدامش هیچ خبری نیست
انقدر دست و پا نزن!

Tuesday, August 31, 2010

. . .

میگردی
به دقت نگاه می کنی
روی تمام ِ دیوارها
لای کتاب ها
زیر تمام ِ فرش ها
گلدان های خشک شده
نیستم
هیچ اثری از من نیست
آنوقت نمی فهمم
از که دلگیر می شوی
که اینچنین سرد
در را به هم می کوبی و میروی؟

Friday, July 23, 2010

تقطیع‌غم

فردای من هم
گذشته‌ است

Thursday, July 22, 2010

عبور و مرور مطلقا ممنوع


خیابان ها را که فشار می دهند توی هم که کم شوند و کوتاه
انگار راه ِ گلوی من است که دارند می بندند
دارند مچاله می کنند
تا همین یک ذره نفس ِ بی حساب و کتابی هم که گاهی می آید تا برود، بگیرند از ما!
به جرم ِ اینکه ما برای ِ خیابان ها حرمت قایلیم.
حالا از چند صباحی دیگر
هی توهم این می افتد توی سرمان
که یکی دارد تعقیب مان می کند
یکی افتاده است پشت ِ سرمان و بی خیال هم نمی شود
آنقدر که دارند از سر و ته ِ همه چیز می زنند و دارند همه را یکی می کنند و راه ِ فراری نیست!
می ترسم از فردا بردارند روی پیاده روهای شهر تابلو بزنند که
"عابران عزیز، از امروز طرح ِ زوج و فرد برای شما لحاظ گردیده است. لطفا همکاری نمایید."
از روی چه؟
طبعاً شماره ی کارت ِ ملی!
چیز دیگری مد ِ نظرتان بود؟

Wednesday, June 23, 2010

خیانت یعنی ایستادن در برابر ِ دریا و غرق نشدن.
دخترک یک شب تا صبح، به خاطر ِ گم کردن ِ شانه ی سبزش، بی وقفه گریه کرد.

Thursday, May 20, 2010

وقت هایی که دلتنگی
دستت را بگذار روی چشم هایت
تا سه بشمار
بعد بازشان کن
و ادامه بده
به دلتنگی ات
گاهی یک مکث سه ثانیه ای کافی است
برای ادامه ی راه ..